«نامه ای به یار چغلو» نماد عشق و مبارزه است

به بهانه بازبینی نمایش «نامه ای  به یار چغلو» به نویسندگی وکارگردانی غلام رنجبر در پنجمین جشنواره تئاتر منطقه آزادقشم با او  به گفتگو نشستیم:

 از سوابق اجرای خود مختصری توضیح بفرماید؟

بنده متولد 1349 از شهرستان میناب می باشم که شروع فعالیت ام را از سال 1358 با نمایشهای همچون "پتوروک" ، "دختر دوچرخه دور زدن"،"آوازهای پریشان طوبی"،"بدو پاشو بریم جنگ"،"نفرت"،"خلیج خونین"،"سرزمین پول" و" آفتاب" را در کارنامه هنری خودم دارم که اکثر آثاری که توسط اینجانب به رشته تحریر درآمده است را نیز کارگردانی نموده ام.

 

نمایشنامه ی "نامه ای به یار جغلو" یکی از آثار حاضر در پنجمین جشنواره تئاتر منطقه آزاد قشم است،خلاصه این نمایش چیست؟ "نامه ای به یار چغلو "روایت دختری حنابند است که درحال مبارزه با حاکمی در یکی از  روستای جنوب استان هرمزگان است، این حاکم کار وکاسبی دختر را با نیرنگ وفریب تعطیل می کند و در ادامه دختر نیز بخاطر ایستادگی در برابر ظلم به بهانه مریضی بی بری در قلعه ای مخروبه محکوم به حبس می شود.

 

از دغدغه هایتان برای تولید یک اثر برایمان توضیح دهید؟

درمنطقه ای مانند جزیره قشم  که دارای سرمایه و سرمایه گذاران خوبی ست تنها برگزاری جشنواره ای باصرف هزینه های بالا نمی توانند مشکلاتی نظیر معیشت هنرمندان این جزیره را حل کند، حال اگر هنرمندان این جزیره که تنها سرمایه های فرهنگی وهنری آن می باشند از حدقل امکانات مانند سالن تمرین جهت تولید یک اثر محروم هستند وهمین کمبودها وضعف ها باعث تولید اندک تئاتر و درنهایت نبود بازار فرهنگی وهنری برای عرضه این دسته از تولیدات باعث می شود که هنرمندان برای کسب درآمد به کارهای غیر از پرداختن به هنرتئاتر بپردازد.

 

از فضاوشیوه کارگردانی نمایش خود بگوید؟

زبان نمایش یارچغلو یک زبان رئالیستی است که دربرخورد با مناسبتهای اجتماعی وسنتی مردم این خطه از ایران که دارای فرهنگ، آیین و سنت خاصی است شکل شاعرانه ای به خود می‌گیرید درکارگردانی نیز سعی شده تا حد قابل درکی این فضا خود را با ارائه تصاویر زیباشناسانه ای با مخاطب خود ارتباط برقرار کند.

 درنهایت استفاده از آواها و واسونک خوانی درکنار گروه رقص شمشیر به ایجاد فضای سازی خود می پردازد. درواقعه این زنان واسونک خوان هستند که دختر قصه ما را همراهی می کنند که دراین راه پرمخاطره جهت مبارزه و مقاومت در برابرحاکم آبادی انگیز کافی را داشته باشد.