نقدی بر نمایش «سوگ جامه» نوشته صادق عاشور پور و کارگردانی غلام رنجبر
تئاتر از زمان خود جلوتر است
امید الماسی : « سوگ جامه » به کارگردانی غلام رنجبر که در نهمین جشنواره تئاتر جزیره قشم اجرا شد، نمایش دلدادگی دو عاشق که مورد غضب شاه قرار می گیرند و می بایستی توسط جلادی که خود زمانی عاشق بود و حالا در دل کینه ای از عشق گذشته ای دارد ،
نمایش سوگ جامه اثری است که در متن با بهره گیری از ادبیات کلاسیک توانست نمره قابل قبولی بگیرد اما در اجرا غلام رنجبر نتوانست خود را نجات دهد. مشکلی که برخی از اجراها از چنین متونی همواره دارند. در این اجرا میتوان از قابلیت بازی غلام رنجبر که هم در قامت کارگردان و هم در قالب بازیگر نقش جلاد ایفای نقش میکند تقدیر کرد اما سایر بازیگران در این شیوه اجرا قابلیتهای اجرایشان دیده نشد.
شاید بتوان مهمترین مشکل نمایشنامه را در عدم اجرا به شیوه امروزیتر ذکر کرد خود همین مشکل در کم رنگ خاموش اجرا نقش بسزایی را میتواند ایفا کند. برای همین مخاطب با اجرا ارتباط برقرار نمیکند اما همین بس که میتوان برای رهایی نمایش ترفندهایی را به کار برد که متاسفانه کارگردان از آن غافل گشته و به سایر مسائلی اجرای دیگر میپردازد. در نهایت تماشاگر با نمایشی غیر قابل درک برخورد میکند.
کارگردان اگر با استفاده از عناصر بصری بیشتری در راستای خلق تصاویر دقیق و در عین حال واضحی از مفاهیمی که در نمایش وجود دارد اثر را در روی صحنه جان میبخشید شاید میتوانست برخی از ضعفهای اجرا را بپوشاند که همین رویداد هم از نگاه رنجبر دور مانده و اثر همچنان با یک لباس عروس آویزن آنهم در انتهاترین قسمت صحنه بدون هیچ کاربردی زیبا شناسانهای در نگاه مان عریان ماند.
به علاوه اینکه در پاسکاری حسی بازیگران به یکدیگر دقت عمل به کار گرفته نشده و همدیگر را نمیتوانستن پوشش دهند و در نهایت ما با یه بازی یکدست سر و مهندسی شده کار نداریم. کارگردان همچنین در طراحی صحنه هیچگونه رویکردی صحنهای ندارد و حتی با وجود اینکه از کمترین آکسسوار استفاده کرده اما بهره کم از آن میجوید. نور که یک عنصر ویژه و خلاقانه در اکثر آثار را میباشد در این نمایش اصلا جایگاهی ندارد و جای خالی آن بشدت احساس میشود و همین نبود نور خود ضربهای دیگر به اجرا میزند.
شیوه نمایشی که کارگردان انتخاب کرده بیشترین ضربه را به اثر میزند و در نهایت نمایش را به یک اثر خسته کننده تبدیل میکند و در پایان نتیجه هرچه بود گروه به هدف خود دست پیدا نمیکند.